همشهری آنلاین- آزاده سلطانی: سردار علینقی اباذری در همان ماه های نخست جنگ تحمیلی به عنوان سرباز نیروی هوایی از ساری به پدافند هوایی مناطق عملیاتی اعزام شد. قدرت بدنی و پشتکارش او را از یک سرباز صفر به فرماندهی تیپ ۴ کشاند. او ۶ بار در عملیات های مختلف مجروح شده اما با همان تن زخمی خودش را دوباره به جبهه رساند. به مناسبت میلاد حضرت عباس(ع) و روز جانباز گفت و گویی کوتاهی با او انجام دادیم که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید.
تنی پر از زخم و دلی پر از صبر
سال ۱۳۳۹ در شهر ساری به دنیا آمدم و در سن ۲۰ سالگی و در سال ۱۳۵۹ به خدمت سربازی رفتم و پس از گذراندن دوسال خدمت سربازی عضو بسیج شدم و مجددا به جبهه برگشتم و در سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر ۴ در شهر مریوان در اثر اصابت گلوله به زانویم مجروح شدم و این اولین مجروحیتم بود. بعد از مختصری بهبودی سال ۱۳۶۲ نیز در عملیات والفجر ۶ در دهلران در اثر اصابت ترکش مین به ناحیه سرم مجددا مجروح شدم و دو شب پس از این واقعه در اثر اصابت ترکش به دستم دچار شکستگی در این ناحیه شدم. دوباره در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ در شهر خرمشهر در اثر اصابت ترکش نارنجک به ناحیه فکم، دندان هایم شکست و زبانم پاره شد. در والفجر ۸ هم دچار عارضه شیمیایی شده و در عملیات کربلای ۵ هم دچار موج گرفتگی در کنار کانال ماهی شدم. همچنین در سال ۱۳۶۶ در منطقه غرب و در ادامه عملیات کربلای ۱۰ در اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه پشت و کتفم دچار مجروحیت شدم. در نهایت در سال ۱۳۶۷ در زمان عقب نشینی در منطقه فاو اصابت ترکش به گوشم سبب پاره شدن آن شد. حالا هم افتخار پیروی از ولایت مطلقه فقیه که از آثار و برکات وصیت امام و شهداست را بر سینه دارم.
دفاع مقدس را برای نسل جدید درست بازگو کنیم
جنگ ایران و عراق، جنگ نابرابری بود. کشورهای زیادی بر علیه ایران متحد شده بودند و ما دست تنها بودیم. اینکه در این شرایط به پیروزی رسیدیم خود دلیلی بر حقانیت ما بود و همه این موارد باید برای نسل کنونی انعکاس داده شود تا به عنوان یک تاریخ ارزشمند برای نسل های آینده باقی بماند. میان نسل ما و نسل جدید ارتباط های زیادی وجود دارد و باید مفاهیم دفاع مقدس به خوبی به این نسل و نسل های آینده سینه به سینه منتقل شود. حتی در جمع های کوچک هم باید خاطرات و رشادت های رزمندگان گفته شود. این جوانان خصوصا دانش آموزان و دانشجویان به عنوان طلایه داران علم و فرهنگ کشور می توانند نقش بسیار ارزنده ای در ترویج و انتقال فرهنگ دفاع مقدس داشته باشند. رزمندگان و فرماندهان باید خاطرات و دستاوردهای انقلاب و دفاع مقدس را در هر مکانی که هستند نقل کنند تا اظهارات آنها به عنوان یک سند باقی بماند. صدا و سیما به عنوان رسانه رسمی ایران باید برای سالروز عملیات ها ویژه برنامه هایی را تدارک ببیند و بیشتر روز آنها کار کند و از فرماندهان و رزمندگان برای خاطره گویی بهره ببرد و در برنامه هایی که برگزار می کند وصیت نامه شهدا را قرائت کنند.
شهرها باید حال و هوای دفاع مقدسی بگیرند
باید فضای شهرها را با مضامین دفاع مقدسی عجین کنیم و علاوه بر مواردی که برای انتقال مفاهیم انقلاب مطرح شد فعالیت های دیگری نیز می توان انجام داد از جمله اینکه خاطرات رزمندگان را به صورت نمایشی و پرده خوانی اجرا و مفاهیم آن را منتقل کرد که این گونه برنامه ها می تواند مخاطبان زیادی را به سوی خود جذب کند.
رسالت رسانه ها
رسانه یک وظیفه فکری دارد و باید خوراک های فرهنگی تزریق کند. امروز دنیا دنبال این است که ذهن فرزندان ما را تخریب کند. رسانهها وظایف سنگینی دارند. رسانه ها باید رضایت خدا را در نظر داشته باشند. ما میخواهیم به کمال برسیم و شما رسانه ها وسیله ای هستید که جوانان را با روشن فکری و بیان حقیقت به کمال برسانید. هرکسی به جمهوری اسلامی خدشه ای وارد کند عاقبت بخیر نخواهد شد.
پرهیز از اغراق گویی در مفاهیم دفاع مقدس
در پایان به این نکته اشاره کنم که راه اندازی کاروان های راهیان نور در نفس عمل کار بسیار ارزشمندی است اما گاهی برخی از راویان راهیان نور در بحث روایت گری اغراق می کنند و این خود باعث پایین آمدن اخلاص و عمل رزمنده ها می شود و در این راه بهتر است از خود رزمنده های هشت سال دفاع مقدس استفاده شود چرا که مسئولان مربوطه اگر می خواهند در این عرصه تاثیرگذار باشند باید در این زمینه هزینه و انجمن روایتگری را تاسیس کنند و چرا که هر کسی تحلیل های خود را دارد. راویان راهیان نور باید واقعیات، تلخی ها وشیرینی های جنگ را با هم تعریف کنند چرا که اگر این گونه باشد تاثیر بیشتری هم می تواند بر روی نسل جوان داشته باشد.
نظر شما